معمولا اول ذیالحجه، یعنی امروز که سالگرد ازدواجمونه، با یه کیک کوچولو که خودم میپختم و یه فلاسک چای میرفتیم پارکی که برای اولین بار قبل عقد باهم صحبت کردیم و دقیقا تو همون نقطه مینشستیم و تجدید خاطره میکردیم. ولی حالا منم و کوهی از کارهای خودم و خونه و بدترین اتفاق اینه که به حالت افقی رو مبل افتادم و به غایت بیحال و بیحوصلهام و با کاردک باید جدام کنن! و بدتر اینکه علتش رو نمیفهمم. تنها مزیت شرایطی که توشم اینه که هزارمرتبه شکر ناهار داریم و ظرفا رو دیشب یار شسته!
11:42 | Monday 21 Tir 1400