| بسـم اللّـه الرحمـن الرحیـم |
850 :: هو مورو

850

یا دگردیسی جنسیتی تو پرنده‌ها وجود داره، یا من نمی‌دونستم مرغم می‌تونه مثل خروس بخونه! احتمال دیگه هم اینه که چون بیوه‌ش کردیم داره از خجالتمون درمیاد. کله سحر مثل یه مَــرد همه رو بیدار می‌کنه. کاکل و یال و کوپالم داره! روزای اولی که می‌خوند شک داشتم نکنه خروس بوده و نفهمیدیم. به یار میگم مطمئنی مرغه؟ میگه آره بابا تخم می‌ذاره. (آخرالزمون شده.) امروز به مامان میگفتم قدیمیا سحرخیز نبودن، مجبور بودن سحرخیز باشن! البته مشکل سحرخیزی نیست. به برکت برنامه‌ریزی مدبرانه هیئت‌ها تا دیروقت، هر محرم اوضاع خواب ما کن فیکون میشه. اوایل با هرسختی بود مراسمات رو می‌رفتیم. کم کم دیدیم نماز صبح که هِـچ! جسممون هم نمی‌کِشه. به این و اون گفتیم و فهمیدیم فقط مشکل ما نیست، همه گله دارن. چند سال پیش صدای اعتراضمون رو رسوندیم به بالادستی‌هاشون که بزرگواران؛ اگه به فکر خواب و زندگی ملت نیستید، لااقل به فکر نماز صبح‌شون باشید که با زمان‌بندی شما قاعدتا قضاست. جوابی که گرفتیم؟ مداح محترم پشت میکروفون فرمودند: عوض گله کردن، تا اذان صبح بیدار بمونید! گفتیم نه بابا؟ چرا به فکر خودمون نرسیده بود؟! و هیئت رو عوض نمودیم. دو سال قید جماعت فرهیخته و نخبگانی رو زدیم و رفتیم یه گوشه کوچیک نزدیک خونه که اهل محل برپا کرده بودن و سخنران و مداح هم از همسایه‌ها بود. پذیرایی و کارهاشم همه با بچه‌ها! صفای دیگه‌ای داشت. استثنائا ساعت نُه شب هم برنامه تموم میشد و به همه چی می‌رسیدیم. ولی امسال با جریاناتی که تو کشور پیش اومد دوباره دل ما طاقت نیاورد و برگشتیم به مجالس قبل و اینطور شد که از بهم‌ریختگی خواب و تشدید میگرن، فاز و نولم قاطی کرده و دارم اینا رو می‌نویسم بلکه به خواب‌آلودگی غلبه کنم و فشار سرم فراموشم شه. ولی ای کسانی که دستی تو این برنامه‌ها دارید، این رسم زمان‌بندی و انتقاد پذیری نیست.
18:39 | Tuesday 18 Tir 1404
طراح قالب: عرفان قدرت گرفته از بلاگ بیان |