میگفت گویا زنها رو ساختند، برای داشتن عذاب وجدان! مشغول خیاطیام و از اینکه بلند شه کارای خونه رو انجام بده عذاب وجدان میگیرم، ولی باید اجازه بدم این تعادل باقی بمونه.
قصد خرید چیزیو دارم؛
میگه: آره دیگه الان اینا رو بورسه، همه ازش دارن،
و من متنفر میشم از اون خرید.
دیر اعتراف کردم، به دوست داشتن. و اکراه داشتم از بردن کلمه عشق، برای حسی که هنوز نمیدونستم چیه. دوست داشته شدنم رو میشنیدم، اما جوابم این بود که «ببخشید که نمیتونم متقابلا اینو بگم، بذار زمان بگذره.» و ماهها گذشت، که با اطمینان به زبونش آوردم.
.
› پشیمون نیستم. دخترها زمان میخوان. حتی اگه با عقل و احساسِ تمام انتخابتون کرده باشن. صبور باشید و قاطع.
ماشاءالله لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم
یه سری چیزا که اینجا مینویسمو اینستا نمینویسم
و یه سری چیزا که اینستا مینویسمو اینجا نمینویسم.
و دومی بیشتر از اولیه متاسفانه.
.
› شاید چون دسترسی به اینستا آسونتره.
هرچند محدودیت اینجا کمتره.
.
› علتش دنبال کنندههای مشترکه. که تکراری نخونن.
درحالی که با یه اشتباه محاسباتی مسخره، آستین لباسی که میدوختم از شدت تنگی تبدیل به لوله تفنگ شده و واسش غمبرک زدم، از خستگی و بیخوابی زیاد به حالت تهوع دست دادم!
مبلا رو کاور کن لک نگیره، بدون زیرانداز رو فرشا نشین کثیف نشه،
اینو آروم بردار خش نیفته، اونو آروم بذار خط نیفته.
.
› آدمیزادِ بدبخت.
› معلوم نیست اشیاء در خدمتِ مان یا ما در خدمت اونا.
چون جنگ بر پای شد، خداوند پیروزی را بفرستاد تا بر سرِ حسین بال گسترد و او را مخیّر گرداند میانِ فیروزی بر دشمن و لقای خویش.
حسین لقای خدای را اختیار کرد.
طایفهای از جنّ برای یاریِ او حاضر گشتند و از او دستوری خواستند.
اذن نداد.
کتاب آه - 293
شکستگیهایی داریم
که نور
از طریق آنها
به ما وارد میشود..