یه طوری هم میگه فیلتر تلگرام از سوی دولت اجرا نشده که انگار مسئول "اجراییِ" همهی احکام کشور منم!
مصاحبه گذاشتن از مردم فلان کشور که به سوال از خصوصیترین مسائل تختخوابی زندگیشون به راحتی تموم جواب میدن و در حالی که با لبخند به دوربین زل زدن، از خیانتها و انحرافات جنسیشون تو حال و گذشته میگن، اونوقت کامنت ها رو که میخونی چی میبینی؟ از هر ده تا نه تاش اینه که واااای عجب مردم صادقی و اگه ایران بود همه دروغ میگفتن و احسنت به این همه شجاعت! آخه جایی که نداشتن این انحرافات ارزش خاصی محسوب نمیشه دیگه رقابتی واسه موجه بودن وجود نداره تا شرمی باشه و حیایی و عدم صداقتی. مردمی که حاضرن به قیمت از دست دادن خیلی از ارزشهاشون فقط صادق باشن. اونم صداقتی پوشالی..
حساسیت زدایی اولین قدمیه که باید برای نوشتن بردارم. در واقع شاید تنها چیزی که تا به الان مانع نوشتنم شده همینه. فکر زیادی به ریز کلمات تو جمله و کلنجار رفتن واسه گفتن یا نگفتن یه موضوع. یا همون سوال معروف "که چی؟" که بعد از نوشتن به سراغم میاد و باعث میشه دستم رو با مکث طولانی روی دکمهی بک اسپیس نگه دارم و بیخیال حرفهام بشم. اما شاید گاهی لازم باشه که بنویسم و بدون هیچ سوالی چشمام رو ببندم و گزینهی انتشارو بزنم. کاری که براش این خونه رو ساختم.
شکستگیهایی داریم
که نور
از طریق آنها
به ما وارد میشود..